+ امروز هم گذشت!
+ از وقتی دکتر پسرجان گفت یه هفته دیگه میتونم رژیمم رو کم کم آزاد کنم اصن یه جورِ عجیبی خوشحالم 😂😂
فک کن بعد از 9-10 ماه میتونم چیزای خوشمزه بخورم 😄 بستنی! مااااست! وااای پنیررر پیتزااااا!  شیرینی تر 😋😋😋
خدایا شُکرت 
بعدش گفت کم کم رژیم پسرجان رو هم آزاد میکنیم 🙌🙌
داروی معده اش رو هم از 15 مرداد گفت یه روز درمیون و بعدم دو روز درمیون 🙋
+ امروز ناهار قرمه سبزی خوشمزه درست کردم😜 بسیااار بسیااار خوش آب و رنگ و لذیذ
همیشه دلم میخواست قرمه سبزیهام باحال در بیاد
اصن حالِ دلم خوب باشه غذاهام هم خوب میشه 😍
+ امروز رفتیم واسه پسرجان چندتا لباس خوشمل و ناز هم خریدیم! الآنم تو ماشین دارن شسته میشن 😄
+ یه مدتِ روی زمین پارچه میذارم، سه تایی روی زمین غذا میخوریم، خداروشکر پسرجان هم باهامون خوب غذا میخوره هم بازی میکنه 😉😉
+ همسری خونه رو هم امروز جارو زد 😚
+ ساعت حدودای 11 مامی اینای همسری اومدن، بعدشم لـیـ.د.ا اومد
ما هر کاری میکنیم، اینا یه حرفی دارن واسه زدن!
من که عادت کردم! و تقریباً به پشمَمِ😏😏
ولی همسری ناراحت میشه! چه خونواده ی خودش چه خونواده ی من!
اصن خونواده ی سه نفره خودم رو عشقه 💞💞
خدایی ما هر کاری میکنیم بقیه حرف دارن واسه زدن!
البته این یه قانونِ همه جایی هست!
اصن مردم همیشه حرف دارن که بزنن😐
+ خدایا شُکرت واسه همه چی 🌱
توکل به خودت بهترینا رو پیش بیاااار 🎈