، یه دورهمی ی دخترونه داریم. چند تای دیگه از همکارا هم با دختراشون میان. احتمالا تا دیر وقت اونجا بمونیم. خوش میگذره. ولی هنوز تصمیم نگرفتم چی بپوشم... لباس مناسب مهمونی هم ندارم راستش. یعنی دارم ولی قبلا پوشیدمشون. باید یک سری لباس جدید برای خودم بخرم...
به دخی میگم تی وی رو روشن کن شبکه تماشا رو بذار برای مادرجان، فیلم ببینه. میگه وااای ،، تی وی ی شما شبکه ی تماشا داره؟ مال ما که نداره! میخندم و میگم خب نمایش بذار. و بعد می پرسم مال ما چرا تماشا نداره؟ میگه مامان حالت خوش نیستا مثل اینکه اینجا یه منطقه ی دورافتاده ی لب مرزی ی بدبخت بیچاره ست که ما از بخت بدمون اینجا دنیا اومدیم! میگم اوف چه عصبانی، برو خداتو شکر کن توی آفریقا دنیا نیومدی... جیغ میکشه و می خندیم...
هوا خیلی گرمه. برای همه گرمه میدونم اما برای ما خیلی گرمتره...
خب، فعلا... :))