بیشتر میفهمیدم
بیشتر فکر میکردم
بیشتر کار میکردم
بیشتر فعالیت میکردم
ولی الان حس پیری و فرسودگی شدیدی دارم
یه جورایی در زندگیمو بستم
دیگه ورودی ندارم
و همه چیز داره از زندگیم میره
از ذهنم ، فکرم ، احساسم ، عقلم ...
شنیدید میگن پیر میشی خرفت میشی؟
ولی من خرفت نشدم میفهمم نگاه میکنم خودمو میزنم به اون راه
بیشتر سکوت میکنم . بیشتر نگاه میکنم . خانواده رو میخندونم
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را||
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را
کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم
به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را