. بار تحویل بگیریم.هنوزم وقتی ک هست منو یاد کاف میندازه . اخه بدجوری با اسمش کافو اذیت کردم قبل ماه رمضون. خیلی. جوری ک میخواست آتیشم بزنه. وقتیم بهش گفتم شبو خونشون رفته بودیم کم موند بمیره ولی خب حالا اونیکه مونده میمه. نه کاف.
میم بد نیست. برای انجام هرکاری از جون مایه میزاره تا ما خسته نشیم. برای تحویل بارها گاهی باهاش میریم میشه خرخاکی ولی هیچی نمیگه. تازه هربار کلی خوردنی میخره هی بهش میگیم نمیخااد اقا جون میگه مگه میشه. خلاصه بچه ی خوبیه. خدا نگهش داره.بستنی فالوده ی امشب خیلی خوب بود و آب هویج بستنی چند روز پیشم چسبید. کلا ما کم روییم تو خوردن ولی چقد خوبه یکی همیشه هواتو داشته باشه.