پشه هام با استین کوتاه میان گردش و خون خوری ! کتابم بالا سرمه باهاش پشه میکشم ،بهترین کاربردش همینه ! تمام ساق دستمو نیش زدن بی ادبا ، خسته شدم امروز ولی چراشو نمیدونم ، صبح با صدای بابا بیدار شدم ، ساعت ۵\۵ بود ! خواب راحتی داشتم ولی بهم زدن خوابمو ، دلم میخواد بخوابم راحت راحت خوابم ببره ، پاهام درد میکنن ،یه بالش گذاشتم زیر سرمو ،با سرم بهش فشار میارم و کش و قوسی میام تا خستگیم در بره ولی ته تهش فقط یه خمیازه کشیدم ! این زندگی چقدر خسته کننده اس ،چقدر تکراریه ، امروز و دیروز و ...همه مثل همن نکنه فردام مثل امروز باشه ؟