و همچی تموم شه و خوشال باشی که فقط یه خواب بود بعد کم کم که باورت میشه چه اتفاقی افتاده همجور فکری میاد سراغت تا تورو بازنده ترین ادم دنیا نشون بده که همچیشو باخته و سعی میکنی یا درستش کنی با جا دادن یه ادم دیگه تو زندگیت و شروع دوباره یا به مازوخیسم ترین حالت ممکن سعی کنی خودتو بیشتر عذاب بدی  بعدش معمولن فکرت که میرفت سمت اون شخصی که نباید میرفت اعصابت بهم میریخت از همون افکار ولی دیگه بهم نریزه نه که مهم نباشه ابنکه تو کاملن بی حس شدی مهم نیس دیگه واست کی میاد کی میره کی واست مچه و کی نیست کی جذابه کی نیست و سرد میشی و بعدش...بعدشو نمیدونم تو مرحله وارد مرحله اخر شدم انگار و از بعد چیزی نمیدونم هنوز:)