چه زود دیر میشود
برپا . . .
برجا . . .
بابا آب داد . . . بابا نان داد
و امروز چقدر دلتنگ آن روزهاییم
و هرگز نفهمیدیم
که چرا برای بزرگ شدن
این همه بی تاب بودیم...
همدیگر را رنگ میکنیم ،
من با مداد سیاه، دنیا با مداد سفید!......
من ..
روزهای اونو ! ..
اون ..
موهای منو ! ...
(احمد شاملو)
هر چه اید به سرم باز بگویم گذرد
وای از این عمر که با میگذرد میگذرد...
۹۸/۰۵/۰۴
۰
۰
مریم آرزوهای مریم