، کلی هم خوابای بیخودی دیدم، اوشون هم که همچنان در خوابای من حضور فعال دارن! راسی دیدی دیشب خواب بیات نژادو دیدم امروز جلوم سردراورد؟! داشتم فک میکردم کاش واسه فردا قرار نمیذاشتم اگه واسه چهارشنبه بود کارمو زود تموم میکردم میرفتم همون بقل ترمینال، سر ناهار بحث شد که چرا من لهجه ندارم ایزدی گفت ولی از بعضی کلماتت میشه فهمید، بهش گفتم اگه بین حرفام استفاده کردم بهم بگو بدونم جالبه واسم، تعریف میکرد که با یه شمالی داشتم صحبت میکردم میخواست بهم بگه دستتو بردار گفت دستتو بگیر، بعدش میخواست بگه دستتو دوباره بزار گفت حالا دوباره دستتو بگیر.. تنها کسی هم که خندید خودم بودم!