.یکی با موسیقی کییف میکنه یکی با شعر یکی با نقاشی.... یکی هم بیخیال هنره و با کتااااب!!!!عییییین محمد جون من
فقط محمدم باید علاوه بر ایناااا یکم کااار هم بکنه!!!ناسلامتی برا تشکیل خانواده پول و درآمد لازمه هاااا آقای گلم
نمیدووونییید چقققدر دلتنگشم....
سخته سه ماه نبینمش اما خب یه فایده داره اونم اینکه قدر همو بیشتر تر تر تر میدونیم......
دیشب کللییی با خداحرف زدم ازاونجایی که دوست ندارم کسی حرف زدنمو قرآن خوندنمو ببینه تورختخواب کلیی صداش کردم و اونم حرفامو شنید ....مطمئنننم شنید...چرا؟
چووون درمورد خودم محمد ماامان و بابا و حرفاشون مریم و اخلاقش وضعیت خودم براش گفتم و ازش خواستم کمک کنه تا اتفاقی بیوفته که خانواده ام راضی باشن قلبا به این ازدواج و آغاز چون نمیخوام و نمیتونم توروشون بایستم و بی احترامی کنم.....
وقتی خوابم برد یه گنجشک خوششششگل و مامانی دیدم تو خواااب.... انگاری با لبخند نگام میکرد و میگفت نگران نباش... صدای آوازشو شنیدم
وقتی بیدارشدم احساس میکردم کنارمه هییی خودمو میکشیدم کنار!!!اونم هییی میومد کنارتر!!!
از تعبیرش فهمیدم خدا مثل همیییشه باهامه
ممنونتم خدااا
شکرت به خاطر حکمت و قدرت و بودنت