۳۳۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

شاید کمی خودخاهانه


شخصیت کاریزماتیکی دارم. خاکستری با ظاهری مغرور و عجیب غریب. مانند یک الگوی خاص و متفاوت . جالب اینجاست ک بیشتر از پسرها دخترهای کوچکتر از خودم عاشقم میشوند. و احساس خاص و متفاوتیست که یک دختر به یک دختر دیگر ابراز علاقه کند!

یا مانند یک قدیسه پرستیده شوی. و با کلماتی ماورایی مانند اسطوره و قدیسه و پدیده خطاب شوی ولی ب راستی از نزدیک‌هم ب همان زیبایی که مینمایم هستم؟؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

ما ماهواره نداشتیم


ما ماهواره نداشتیم. ما را رستوران نمی بردند که بدانیم جوجه کباب چه شکلیست. ما حتی اگر گرسنه هم نبودیم می بایست دریک ساعت خاص ،سر سفره مینشستیم.خوشمزه نیست یا دوست ندارم، جوابش سنگ سیاه بود. ما لباس برادر و خواهرهای بزرگترمان رابا شوق و ذوق میپوشیدیم. ما یک کیف مدرسه را چندسال استفاده میکردیم. ما خیلی قانع بودیم صحنه دارترین تصاویر عمرمان عکس خانم های مینی ژوب پوشیده بود توی مجله های قدیمی.یا زنانی که موهاشان باز بود توی کتاب های آموزش زبان انگلیسی زنهای فیلمهای تلوزیون ما توی خواب هم روسری سرشان می کردندومانتوهای بلند میپوشیدند. حتی توی کتابهای علوممان هم با حجاب بودند...! ما فکر می کردیم بابا مامان هایمان ما را با دعا کردن به دنیا آورده اند!ما اصلا انگار که توی باغ نبودیم. عاشق که می شدیم، رویا می بافتیم. موبایل نداشتیم که اس ام اس بدهیم. ما خودمان خودمان را شناختیم هیچکس یادمان نداد. و حالاگیر افتاده ایم بین دو نسل! که انگار زبان مارا نمیفهمند.نسلی که عشق و حال هایشان را توی دیسکو ها و کاباره های لاله زار کرده بودندوالان تمام آن کارها برای ما منع میکنند و نسلی که دارد با اینستا و من و تو و اینترنت بزرگ می شوند ونمیتوانیم هیچ نصیحتی به آنها بکنیم. به سلامتی دهه 50 و 60 که تفاوت فاصله اش با دهه ی قبل و دهه ی بعدش،یک مرتبه انگار هزارسال شد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

وقتی قراره صبح ساعت هشت بیدار شی


وقتی قراره صبح ساعت هشت بیدار شی اما شیش بیدار میشی، بعد میبینی هنوز وقت داری دو ساعت دیگه بخوابی خیلی خوشحال میشی، اما فقط، فقط لازمه اندازه دو ثانیه چشماتو ببندی و باز کنی که ببینی یکونیم ساعتش گذشته!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

امشب فهمیدم چی باعث میشه دپرس بشم


چی باعث میشه ناراحت شم و چی باعث میشه که اخرشبم خراب بشه!

"آینده" ! همین! حرف زدن در مورد اینده باعث تموم ایناست!

باید خودمو ازش دور کنم و حتی یه ذره هم بهش فکر نکنم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

تو چیکار میکنی که شاد شی؟!


این بی برنامگی کلا چیز مزخرفیه! میدونی؟ نمیدونم چیکار کنم و خب میشینم بازی میکنم و بعد که میگم خب، پسر، ببینم امیروز چیکار کردی؟

هاع! فقط بازی!؟ اوف بر تو! اوف بر من!!

اینطوری!

منتظرم که دوتا کتاب برسه و باااز شروع کنم ! اونطوری خیلی خوبه! حس خوبی داره!


خب پس قرار شد که هر روز ، یه قسمتشو ببینم ، تا بتونم بخندم ! از اون خنده هایی که دهنت اونقدر باز میشه که کل فضای اتاقو بگیره و کسی دیگه نتونه بیاد تو! چون جا نیست براش!

خوبه! خوبه! خوبه ! خوبه! 

همینکارو میکنم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

این بی برنامگی کلا چیز مزخرفیه!


این بی برنامگی کلا چیز مزخرفیه! میدونی؟ نمیدونم چیکار کنم و خب میشینم بازی میکنم و بعد که میگم خب، پسر، ببینم امیروز چیکار کردی؟

هاع! فقط بازی!؟ اوف بر تو! اوف بر من!!

اینطوری!

منتظرم که دوتا کتاب برسه و باااز شروع کنم ! اونطوری خیلی خوبه! حس خوبی داره!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

قرارم با خودم نوشتن هر روزه ی این وبلاگ بود


قرارم با خودم نوشتن هر روزه ی این وبلاگ بود ، قراری که بیشتر از هر چیز یک مدل جو زدگی  رو نشان می‌داد . ولی در اولین روز از برنامه ی سی روزه ام حالم به قدری بد شد که رفتم زیر سرم و چشمانم از تعجب گرد شده بود که لامصب من سالی یه بار مریض میشم اونم دقیقا وسط تابستون و روزی که می خوام زندگیم رو زیر و رو کنم و بدتر از همه اینکه بعد از مداوا به قراری که گذاشتم عمل نکردم حتی به بقیه قرار هم نیز . اما دوباره می خوام خیز بردارم و به قرارهایی که با خودم گذاشتم عمل کنم .
خوشحالم که مثل گذشته وقتی تیرم به سنگ خورد تفنگ رو پر
ت نکردم یه گوشه و بگم نمیشه ، اتفاقا این بار میشه و من مطمئنم که میشه ، هفته‌ی آینده رو جوری برنامه ریختم که تلافی این چند روز تنبلی در بیاد .

پینوشت : یه حس خوبی دارم که نمی‌دونم از کجا میاد 
پینوشت : چقدر بد نوشتم ، خیلی .

 

از نو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

این که من وااااقعاً یادم نیس


دیروز ناهار چی خوردم

در صورتی که حتی

ثانیه و دقیقه ی اون

خاطره هایی که باید از مغزم 

پاک شه رو میدونم،

شدیداً رو نرومه:/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

دلم برا مامان اینا بشدت تنگ شده


دلم برا مامان اینا بشدت تنگ شده :((( 

هنوز نصف دوره هم تموم نشده 

هیچ روز تعطیلی نداریم که یکم اذیت کنندس 

ولی حرم رفتن خوبه ... 

+ خدایا من دوباره یه اشتباهی  کردم که توش موندم :(

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

پارسال ک رفتم مسافرت گفتم از مردم همدان بدم اومد

امسال

واقعا خیلی مضخرفه شمال دریا میخوایی بزی دو تا الاچیق الکی زدن پولم میگیرن بقیه دریام کع ویلاست

بندرعباس ک هم دریاش قشنگه هم بهترین الاچیقو داره همه ایناهم رایگانه

اصلا چیزی ب اسم ویلا شخصی وجود نداره

الان توی سرعین همه مث وحشن

از هرر لحاظ بگی من بیشعوری و بی فرهنگی دیدم توی مردم مازندران و اردبیل خثوصا سرعین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم