موضوع اینه حالا با این شرایط پس کی نوبت شکوفایی من میرسه؟ کاش ایرانیا پدرومادرای خودخواهی نبودن
موضوع اینه حالا با این شرایط پس کی نوبت شکوفایی من میرسه؟ کاش ایرانیا پدرومادرای خودخواهی نبودن
بخاطر منک حالم میزون نبود
تا پای گوشیت خوابت برد
دمتگرم واقعن
خیلی رفیق دوسداشتنی عی بودی
فهمیده
درک و منطق بالا
باهام ک دعو میکردی خودت طاقتت نمیومد پیام میدادی...یادته؟:)
اونبار ک سر تو لحظه زندگی کردن بحثمون شد؟
بعدن کامنت دادی معذرت خواهی کردی گفتی میدونسی من سرماخوردم بی حوصلم نباید اونجوری حرف میزدی:)
چق ب دلم نشست
ولی نیاز ب معذرت خواهی نبود...اما من هنوزم پا حرفم هسمااااااااا...باس تو لحظه زندگی کرد
اصنم کوته فکر نیسم...یادته گفتی بم کوته فکر؟خخخ ی خورده راس گفتی(ولی ن در این باره)
فقط توروخدا پیدا شو...بخدا دلم یذره شده برات...
پسرونع کوتاه میکنم،اگ شد عکسمو هم میذارم مستفیض شید😁😂😂
مامانم امروز گف اتنا موهاتو پسرونع کوتاه کنی من چجوری تورو از"الف"تشخیص بدم؟؟بعد خودش ادامه داد البت ک اون چشاش عسلیع و موهاشم قهوه ای،مژه هاشم فره و خب خیلی راحت میشه تشخیصتون داد:||و خندید:||ک چی مادر من؟؟؟هی میخوای بگی پسرت همع چی تمومه؟؟اصن ب عنم ک چشاش رنگیع-__-چشمع خاص فقط قهوه ای سوخته-__-اه هی حرصمو درمیارع:|
+این همه تو پستی ک حذف شد شرح حالمو نوشتم تا بمونه،ولی همش پرید:((
++جدیدا اینجوری شدم ک تا8 9صب بیدار میمونم،بعدش میخوابم تا6 7عصر...و وقتی اصرار میکنن ک ناهار بخورم ی جوری بهونع جور میکنم و تا شب چیزی نمیخورم...شبم خیلی کم شام میخورم و همع از این وضع ناراضین جز خودم:|خب مگ دستع منع اشتها ندارم؟:|
همین دیگ!
ازصبح پاشدم درس خوندمساعت پنج داشتم عصرونه میخوردم ک شیش برم موسسه یهو میبینم ستی زنگ زده ک گوشی روباخودت بیاروساعت5شرع میشه یعنی انقدفوحشش دادموجوگی بازی دراوردم گ۴تم پس شروع نمیکنین میزارین من بیام ازاین جاش زورم اومدک میگ ن ما شروع می کنیم منم تندتندلباس پوشیدمورفتم امتحان بدک نبود دخترعمه ستایش عسلم اومده بودانقدنگاه نگاه می کرد ک😂
یک سال از عمرمو توی اون خراب شده حروم کردم، یه عالمه دوست پیدا کردم، بزرگ شدم، موفقیت کسب کردم حالا به خاطر کار یه دختره نفهم و اون مرتیکهی هرزه باید قید همهی این چیزا رو بزنم؟
من رفتن و گذشتن بلد نیستم
من ترک عادت بلد نیستم
کاش خیلی بهم سخت نگذره این روزای رفتنم
اونقدر فکر کردم اینور اون ور رفتم وقلیون کشیدم خستع شدم
...
اخلاق های گند خودمو خیلی خوب پیدا کردم.و خودمو خوب شناختم
من خودمو ادم خیلی خوبی میبینم .البته خودم
اما خودم میدونم که چه روباهی هستم
وقتی تنها میشم .کلافه میشم .ادای ادم های خوب و بی گناه و مظلوم درمیارم.
اما باز خودم میدونم تحش من یه بدجنسم که پشت خودم قایم شدم
....
الانم تو اوووووووووووووج شادی یه ادم عادیم که شادی و غم زیاد برام فرقی نداره.
اما بازم تهه دلم توی مغزم ی روباهم که حس میکنم نقش بازی میکنم
و ونقدربازی کردم دیگ رفتم تو خودش.
......
حوصله حرفای قبلی که گفتم و حذف کردمم ندارم .
اخه قبلا وب پاک میکردم یا پست هارو پاک میکردم .بعدش از دوباره مینوشتم
اما دیگ حسش نیست
اول اینکه دنیا و بی معرفتی های ادما و رفیقات ب درک ب جهنم مهم نیس ولی لطفا از حالا به بعد مث قبل نباش باشون ،ب هرحال هرجوریم باشم برا خودمه ولی بزا برن دیگه کلا
دوم اینکه هیچوقت از خودت ضعف نشون نده هیجوقت منتظر نباش کسی دستتو بگیره هیچوقت منتظر هیچکس نباش فقط به خودت تکیه کن تنها کسی که میتونه تویی همیشهخودت رواز همه قویتر بدون حالا قویترم ندونستی ولی خودتو قوی بدون
سوم اینکه امروز بخش روان کیسای جالبی بود ولی اونی که از نظرم جالب بود و نگفتم کسی بود که خیلی افسردگی عمیقی داشت و بیکار بود و مجرد بود و سنش بالا رفته بود و نوشته بود بقیه رو مقصر میدونه که نذاشتن درس بخونه و فلان و بیصار یکم ترسیدم یوخ نرسه روزی که من ببینم و حسرت کاری که نکردم حسرت پزشکی ای نخوندم ب دلم بمونه بعدا بخوام اذیت بشم مشکل روانی پیدا کنم ! مخصوصا حالا که دارم دوستای قدیمیمو هم میبینم و همشون اکثریت پزشکی میخونن و من پرستار ب هر حال امسالم نشد و انسالم نخوندم یال بعد میخونم حالا این خواستگارا رو چه کنم رد نمیکنم کلی خالم بام حرف زده که بخاطر درس کسی رو رد نکن و فلان بیصار ...ای خدا زندگی ..
اینو امشب متوجه شدم...:)
نمیدونم اون لحظه به چی فکر میکرد ولی من به متن بالا فکر میکردم...:)
+عجیب دلم یه ادم واقعی میخواد که ساعتها بشینه کنارم و باهاش حرف بزنم فقط...دیگه اینجا نوشتن حالم خوب نمیکنه...نمیدونم چرا...دلم یه ادم واقعی میخواد...
میام اینجا کلی تایپ میکنم یه بار میخونمش پشیمون میشم و همه رو حذف میکنم...
دیگه اون حس خوب ندارم بهش...
حس میکنم پر از حرفم...مثل وقتاییم که بغض میکنم ولی گریه نه...تک تک کلمه ها دقیقا حکم همون بغض دارن برام...
مامانم تنها کسیه که همیشه کنارم بود و میمونه
😢دلم براش تنگ میشه
وای خدا چقد سخته جلوی گریمو بگیرم🙁
😢خدا تنها شدم چن روز، خیلی تنها ...خودت هواشو داشته باش
اللهم صل علی محمد و آل محمد
سلامت برگرده😢
روزیه که خدا یکی از فرشته های پاک و قشنگشو فرستاد روی زمین😇
یکی از فرشته هایی که الان با اومدنش آرامش خیلیا شده🦋
کسی که حاضره تمام ناراحتی ها و غماشو توی خودش بریزه ولی اجازه نده کسی ناراحت شه🧡
کسی که عاشق طرفداراشه؛)
اره رهــــاممونو میگم!
مــگا آرتیست قشنگمون!
عـــزیزدلمون!
زنـــدگیمون!
رهام جان تولدت هزاران بار مبارک باشه ایشالا همیشه لبات خندون باشه و همیشه شاد باشی🌹
ما هرچقدرم که تولدتو تبریک بگیمو هرچند هزارتا پست هم که بزاریم بازم نمیتونیم خوبی هاتو نسبت به خودمون وصف کنیم!
خودت که دیگه اینو میدونی👇
خـــــــــــــــیلی دوســــت داریــــم:)♥️
بازم و بازم و بازم تولدت مبارک اسطوره!