طبق جمع اوری اطلاعاتی که انجام دادم

طبق جمع اوری اطلاعاتی که انجام دادم از مرتب کردن لپ تاپم و دیدن عکس و فیلما متوجه شدم که وقتی بیست سالم بود و ترم 4 بودم در اوج پیشرفتم قرار داشتم و با درد گرفتن گردن و دستم و دعوا با فرهنگی دانشگاه به دوران افول خود نزدیک شدم :\

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

تهش هَممون برمیگردیم

تهش هَممون برمیگردیم تو آغوش کسی که به بدترین شکل ممکن قلبمونو شکسته . چرا ؟ چون بدبخت و محتاج کسی هستیم که عشقمونو پَس زده ؟ چون ذات آدما اینه ؟ نه . چون ، عشقی که پس زده شده فقط پس زده شده تغییر موجودیت نداده که ! مگه الکیه ؟ حالا که این یارو این عشقو نخواست میدمش به یه یاروی دیگه . نه عشقه همون یارو اولیه رو میخواد . چرا حالیت نیست ؟ انقدر خودتو اذیت نکن تهش جات پیشِ یارویِ خودته .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

یکی از تنهاترین آدمای کره زمین هستم...

اونقدر تنها که هیچکسو ندارم بشینم باهاش حرف بزنم

همینقدر تنها که تنها دوست من همین وبلاگه...

همین بلاگفایی که پشه توش پر نمیزنه... همین بلاگفا که تمام وبلاگاش یا حذف شدن و یا یه وجب خاک روشون نشسته...

 

داشتم با خواهر کوچیکه حرف میزدم دست خودم نبودم اشکم ریخت...

اونقدر ناراحتم که حد نداره... ناراحتم چرا با مامانم رابطه خوبی ندارم، ناراحتم از اینکه چرا اونجور که باید مامانمو دوست ندارم. امروز توی حمام اونقدر گریه کردم به خاطر این موضوع.

عذاب وجدان داره دهنمو سرویس میکنه... 

اما از طرفی وااااقعا مقصر من نیستم!

این خود مامانمه که باعث بوجود آمدن این حس شده...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

امسال اولین سالیه که روزه نمیگیرم

عذاب وجدانم ندارم.نمیدونم چرا.اینهمه سال گرفتم و فکر میکردم اگه یه روزی نخوام و یا نتونم روزه بگیرم حتما ناراحت و عذاب وجدان خواهم گرفت.ولی اصلا یادم میره که الان ماه رمضونه. نه که بخوام بگم اینجوری خوبه ها نه،ولی دیگه مثل قدیما هم نیست.شاید اگه پارسال این اتفاق میافتاد ناراحت میشدم.البته الان که فکر کردم دیدم چرا باید ناراحت بشم.من که از قصد نمیگیرم به خاطر وضعیت بوجود اومده بدنم ضعیف شده و نمیتونم روزه بگیرم.

 

باری به هرجهت خداقوت به همگی کسانی که روزه میگیرن.

اصلا ممکنه و احتمالش قویه که شبهای قدر هم نخوام شب زنده داری کنم.اینهمه سال دعا و گریه و زاری و هی التماس و چی شد آخرش؟ هرچی خواستیم برعکسشو داد یا عذابش رو شدید تر کرد.دیگه دارم به وجود خدا شک میکنم.اینهمه آدم آفریده و یهو ولشون کرده.دیگه نمیخوادمون.دیگه از دستمون خسته شده.دیگه نمیخواد صدامونو بشنوه.چرا انقدر پیله کردیم بهش؟چرا انقدر دعا میکنیم؟چرا انقدر صداش مبکنیم؟اون الان رفته یه گوشه نشسته و میگه اینهمهههه آدم میخواستم برای چی؟کدومشون بندگی کردن؟راستم میگه.من فکر تو فکر اینم که چرا تمومش نمیکنه واقعا؟حتما باید جنگ بشه بمیریم؟

شماها روزه گرفتین و قندتون افتاده من دارم چرت و پرت میگم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

چرا اینو میگم؟

هر گردی گردو نیست

چرا اینو میگم؟ 

شما فکر کن یک نفر میره بالا و شروع میکنه به حرف زدن ، آی مردم هدف داشته باشید آی مردم بجنگید آی مردم شما به هرچی فکر کنید میرسید. تصویر های انگیزشی پشتش چیه؟ یه ادم که داره وزنه میزنه ، یه ادم که داره میدوه یکی هم پرش انجام میده در بهترین حالت یکی انقدر باله تمرین کرده که پاهاش زخم شده. در نهایت چه حسی القا میشه؟ اینکه پاشو همین الان بدو :/ تویی که ورزش رو دوست نداری پس یه چیزیت کمه .چرا هیچکس نمیگه بابا شاید یکی ستاره شدنش تو خیاطی باشه یکی کشاورزی  چه میدونم هر رشته دیگه ای. نتیجه اش چی میشه؟ تو از استعداد های بالقوه ات دور میشی ومیری دنبال چیزی که اونا میخوان ، در نهایت هم یک موجود سرخورده . 

قرار نبست همه یک کار خارق العاده کنند  ، نذار بهت القا بشه موفقیت اون شکلیه که اونا میبینند ( پول ،اندام ورزشی ، رقص نمایشی عالی ،..) قطعا اگه صبح بیدار شدی و تو زندگیت یه خلاقیت انجام دادی که روز بهتری داشته باشی بدون که بردی . اگه یه کاری کردی که خوشحالت کرد و ارامش گرفتی بدون موفقی.

 

+ باید بریزیم دور این زرق و برق های زندگیی که داره بهمون تلقین میشه. نباید بذاریم سرخورده شیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

امروز صبح منتظر آژانس بودم

بیست دقیقه طول کشید .زنگ‌زدم سر ِ خانومه غر زدم که با این کار عمرا دیگه درخواست ماشین بدم.کلی معذرت خواهی کرد ولی من وقت دکتر داشتم و دیر شده بود .با کلی غر راضی شدم باز یکی بفرسته ! جدیدا دقت که میکنم زیاد غر میزنم و این خیلی بده !

*

از اسنپ خوشم‌نمیاد و هنوز به ۱۳۳ زنگ‌ میزنم‌ حس میکنم‌این مطمئن تره هرچند گرون تر از اسنپ برام‌ در میاد .من حتی سالی نهایت یکی دوبار سوار تاکسی میشم .یه حس ِترس عجیبی دارم‌ ! :| 

*

توی سرم‌ دوسه تا ایده کاری خوب دارم .ولی سرمایه صفر ِصفره.ایده های خیلی خوبین ولی خب فعلا ترجیح میدم توی سرم‌ بچرخن تا سرمایه اش رو پس انداز کنیم ! 

*حیف .حیف .

*قراره ثبت موقت بشه .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

جمعه ها بهانه است .......

وگرنه  هر روزه من یک جمعه شده است......

خسته ام از نصیحت های منطقی....

با هرکی خواستیم درد دل کنیم، شروع کرد منطقی نصیحتمون کرد ....

خدایا به کی بگویم خسته ام؟

به کی بگویم بریدم؟

به هر کس رو میاورم منطقی صحبت میکند......

پس این دل را برای چه به آنها دادی ......؟؟

تنها منطق میدادی و خلاص...... غمگینم......جمعه ها بهانه است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

اگه ی فیل بار 500 کیلویی رو بلند کنه

و ی مورچه یه بار 50 گرمی ... کدوم کارشون بهتر بوده و امتیاز بیشتری می گیرن ...

اگه ی مسابقه غذا خوری بذاریم و از یه شیر و یه بز بخوایم هر کدوم بیشتر کاهو بخورن برنده میشن ... فکر می کنید کدوم برنده بشن ...

روش توصیفی اومده که همین مشکلات روش سنتی که بجای عدالت .مساوات برقرار میشد رو از بین ببره.بجای اینکه از همه یه امتحان و یه املا بگیریم و به همه هم یجور نمره بدیم ... بیایم و از هر دانش آموزی با توجه به توان و استعدادش انتظار داشته باشیم ...

دانش آموز را با دیگران مقایسه نکنیم و توانایی دیگران بلکه هر دانش آموزی رو با خودش و توانایی های خودش بسنجیم ...

این یعنی روش و ارزشیابی توصیفی ... حالا این بده ... حالا بازم می گین نمره و روش قبلی بهتره ...

مسلمه که نه ولی مشکل کجاست ... مشکل اینه که روش توصیفی درست اجرا نمیشه و این روش امکانات و ابزار و شرایط خودشو میخواد ... با ی کلاس 40 نفری و ی معلم نمیشه ... با این شرایط و امکانات آموزش و پرورش و مدارس ما تقریبا غیر ممکنه . و بهتر بگم ما امکاناتمون سنتیه پس بی شک روش سنتی بهتر نتیجه میده ... برای همینه که همه بر این عقیده هستن که روش قبلی و نمره ای بهتره ... و با این شرایط حرف درستی هم هست مگر اینکه ... که نه میشه و نه اراده ای هست و نه انگیزه ای و نه ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

دلم بدجور گرفت امشب

کاش دنیام زیر و رو شه...کاش تا ابد زیر و رو شه...کاش ...کاش فردا بیدار میشدم و میدیدم یجای دیگه هستم و هیچی یادم نمیاد.خیلی خرم ن؟اشک تو چشمم جم شده ...خواهرام کنارمن و سعی میکنم نزنه بیرون...حواسمو پرت میکنم جای دیگه...یه موزیک تم غم هم لعنتی داره پخش میشه...یه نفس عمیق میکشم...کاش...نمیدونم...امروز بیرون یه گودال دیدم...میدونی ری اکشنم چی بود؟لبخند زدم...من هیچ ترسی از مرگ ندارم...ندارم...به زبان ساده راحت میشم از کابوس این دنیا...از آدما...از شرایطم...از اتفاقا...متنفرم...عوض نمیشه...هیچی عوض نمیشه...من ب دنیا اومدم اما دنیا ب من نیومد...دلم میخاد تو زندگیم یه آن زلزله بیاد و بعد بلند شم

..همه چی زیر و رو بشه...شاید زیرش بهتر از روش باشه...متنفرم از این حال...من باید شجاع میبودم ک نبودم...خودم میدونم چرا اینو گفتم...خواستم...نشد....خواستم...بخدا خواستم...نشد...دلم میخاد تموم شه این روزا...دلم میخاد از خواب پاشم...دلم میخاد هنوز عصری باشه ک تو تراس خاطره روزای بهاری چهارده سالگیم رو مینوشتم...نوشتم هوا همه بهشته...تو همون اتاق...پشت میز تحریر...نوشتم...بعد از پنجره نگاه کردم...عصر بود...هوا رو نفس کشیدم...یه دختر چهارده ساله با جثه ی ریز و موهای کوتاه...چشمای براق از شور زندگی...لبخند صاف و ساده...ک داشت هوا رو از عمق وجودش نفس میکشید....اون دختر الان بیست و هشت سالشه و تو دوره ی خوبی نیس...اون دختر دلش میخاد برگرده...ب همون روزا...اون دختر اسمش مریمه...اون دختر حیف شد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

انسانها در مسیر اگاهی و شناخت در حرکت هستند

پس چنین نیست که در اگاهی خاصی بمانند که اگر چنین باشد ،آنها مرده اند و تنها حرکاتی مکانیکی و غیرا ارادی دارند که دیگر نامش انسان نیست.انسان در این مسیر همواره با تطابق با آگاهی ای که دارد ،تصمیم میگیرد و این انتخاب یا تصمیم ها برای خلق و رسیدن به چیزهایی است که به نظرش برای او منفعت و سود یا، همان لذت را دارد.اما بعد از تصمیم گیری و انتخاب و تلاش های بسیار زیاد و ،درست زمانی که به هدف خود میرسد، در میابد که آنچیزی که در تقلای ان بود، با چیزی که تصور میکرد، کاملا متفاوت است و نه تنها منفعتی برای او نداشته بلکه برای او، جز ضرر و زجر چیزی نداشته است.نمیتواند در این حالت جدید که بواسطه ی اگاهی بدست امده است ،خود را محکوم نمود که چرا تصمیم اشتباهی اخذ نموده ایم، زیرا در آن آگاهی ،بهترین تصمیم ما همان بوده، و اگاهی اکنون ما مدیون همان تصمیم است ،که با اگاهی اکنون ،به اشتباه بودنش رسیده ایم.به جای سرزنش خود کافی است ،در آنی که هستیم با شناخت و اگاهی وهوشیارانه بیاندیشم و عمل کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم