هوای سنگین نبودنت

میدونی چیه ؟ دلم می‌خواد فقط بخوابم 

اخه تو شرایط فعلی تنها جایی هست که میتونم ببینمت و بکشن کنم ...

عذاب جهنم رو لحظه لحظه میکشم ...

ثانیه های نبودنت ...

با خوندن پیام های قدیمی مون و گوش دادن وویس هات چشمامو میبندم و به محض باز شدن چشمام بازم شروع می‌کنم به خونم پیام هامون ...

چه قدر دیگه با اشک بخوابم و با بغض بیدار بشم تا بیایی ؟؟؟؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

قیافه

میگه تا حالا فکر میکردم اگه همشهری هاتونو تو خیابون ببینم میشناسم اما الان فهمیده ام اشتباه میکردم! 

بعد میگه مژگان عظیمی رو میشناسی خیلی خوشگله! خوانندست. گفتم نه!

بعدا که سر چش کردم دیدم چقدرم زشته دختره ی ایکبیری! والا!

پسره ی بد سلیقه!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

بیهودگی

تا حالا تو عمرم انقد احساس بیهودگی نداشتم! 

میگه اگه نمره هات کم باشه نه شانس اپلای داری نه استخدام نه ادامه تحصیل!

پس این همه پول و زحمت چی میشه?

غمگینم مثل ....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

توهم

غمگینم مثل احمقا!

حس میکنم عاشق شدم! چرا آخه?

خدایا چطوری سرکوبش کنم? 

من کجا اون کجا! 

دچار توهم شدم!

چرا فکر میکنم اون منو دوست داره?

از رفتارش?!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

از دور

همه اولش از دور خیییلی مهربون و با احترام و توجه و .. میان جلو 

خوب که نگاه میکنن

میپرسن کجایی هستی

میگم ایرانی نیستم

از این رو به اون رو میشن!

من همونم!

نه همون نیستم! هر بار که این اتفاق می افته اعتماد به نفسم کمتر میشه!

من واقعا اذیت میشم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

مای پلی لیست

جلو همه بگو به من خیلی دوست دارم عشق دلم
همه جا تاریک شه یهو بوی عود میاد و شمعا روشن
همه اگه پایه باشن وصل میکنیم ما صبح و به شب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

پیرزن وحشی

امروز داشتم میومدم که یهو دوتا پیرزن جلوم ظاهر شد! 

با اونیکه جلوتر بود چش تو چش شدم!

یهو با یه لحن وحشیانه گفت من آخر این چادر رو از سرت در میدارم!

خیلی ترسیدم! خیلی! میخواست با عصاش بهم حمله کنه!

ولی به سرعت مسیرمو عوض کردم و رفتم اونور کوچه! دیگه هم پشت سرمو نگاه نکردم!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

حس بد

حس میکنم نمره م با یه نفر دیگه اشتباه شده!

نرفتم برگه مو ببینم!

سهل انگاری کردم!

مهلت اعتراض تموم شد!

هیچ وقت این حس از بین نمیره!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

دلگرمیم

چقدر دلم برات تنگ شده دردونه قلبم...

تنهاکسیکه ک توی این کره خاکی میتونه حال منو خوب کنه تویی!!کاشکی میدونستم ک حا. توهم مث من خرابه یانه؟؟

گوشیموبرداشتم و به رامین پیام دادم:_رامین/خوبی؟

میدونستم ک امروزم مث بقیه روزاجوابمونمیده!!

چشاموبستم و آه غلیظی کشیدم!!چند دقیفه ای ب فکرفرورفته بودم!!فکرروزای اولی ک باهم چت میکردیم ومن اجازه دشویی رفتن هم بهت نمسدام ولی الان!!!!چشامو بازکردم!!میخاستم ب اون روزا فک نکنم لااقل توجمع!! 

خط خطی های السیدی گوشی نگاهمو به خودش خیره کرد
خط هایی ک دیشب جدیدافتاده بودروش..
دیشبم مثل بقیه شبا تاصبح خوابم نبرد...
حدودای ساعت4بود که صدای اس ام اس گوشیم بلندشد...
باذوق برشداشتم..
پیغام از طرف jonaamm:
+تاهمیشه دوستدارم عشقم ❤️
اشک شوق ازچشام پایین اومد..
جوابشو نوشتم:_دورت بگردم دردونه قلبم
ازخوشحالی توپوست خودم نمیگنجیدم...
دکمه سندروفشاردادم وپیاموارسال کردم...
درکمال ناباوری...
ولی من بین خواب و بیداری بودم...
اینقدر چشم انتظار پیامت بودم ک توهم زدم!!!
باورتون میشه،؟؟ 😭
چشام داغ داغ داغ بود
سرم گیج میرفت!!
ازوقتی ک تنهام گذاشته تنهاچیزی ک میتونم بخورم آبه!! 
بدنم شل شد ...
گوشیومحکم پرت کردم طرف دراتاق و ازاتاق خارج شد...
صبح ک برداشتمش تا شیشه اش شکسته...
اینقدر گریه کردم ودادزدم تو دلم وباخدا حرف زدم ک حس کردم خداهم داره بارونی میشه...
بارونی میشی مث من گریه میکنه!! 😭
کل روزام بارونیه بی تو رامین بخداعاشقتم باورکن چرا منوباورنداشتی؟؟
.
.
باصدای اس ام اس گوشیم به خودم اومدم:
پیغام از طرفjonaamm:
+ممنون
نگاهم به پیامش قفل شد!!!
یعنی بهم پی ام داده ؟؟
هه!مشخصه ک اینم خیاله!!
گوشیو گذاشتم داخل کیفم وسرمو به شیشه ماشین تکیه دادم!!
چند دقیقه ای گذشته بود ک با صدای زنگ گوشی به خودم اومدم!!دوستم بود!!اینقدر زنگ خورد ک قطع شد!!حال و حوصله جواب دادنشو نداشتم!!
مطمئن بودم ک دیگه این زنگ خیال نیست!!
به پیامرسانی رفتم و نگاهی به اخرین حرفایی که به رامین زده بودم نگاه کردم!!
در کمال تعجب ولی پیام داده بود ومن فک کرده بودم بازم توهمه!!
خوب نگاش کردم...
ن مث اینکه اینبار توهم نیست!!
سریع خودمو جم و جورکردم و نوشتم:_خداراشکر  


چقددوس داشتم حال منم میپرسید ولی مطمئن بودم ک نمیپرسه و اونم نپرسید!!!
ادرس وبلاگمو براش فرستادم!!خیلی ناخودآگاه اینکاروکردم...نمیدونم چرا ولی شاید چون دوسداشتم عشقمواز حالم باخبرکنم!!
وقتی مطمئن شدم ک هیچ پیامی نداده و نمیده گوشیوخاموش کردم و پرت کردم توکیفم...
کل مسیر سرم به شیشه ماشین چسپونده بودم و به ماشینای درحال حرکت نگاه میکردم...به خیابونا...به ادما...به طبیعت..به چراغای روشن  تونل..به همه و همه وهمه چیز نگاه میکردم..ولی نگاهم خیلی دوربود ازاین دنیا...
محوخاطراتمون شده بودم...
اون روزی رومیدیدم ک پاهام لیزخورد وافتادم عشقم میخاست دستاموبگیره واونم افتاد..غش غش میخندیدیم...صدای خنده هات توگوشم میپیچید و لبخند گوشه لبم نشسته بود ک با بوق ماشین بغلی به این دنیا اومدم و متوجه شدم ک غرق اقیانوس خاطراتمون شدم..
بغض خودشو بزووووورررر تو گلوووممم جاداده بود..ماشین پربود ومن نمیخاستم جلو بقیه اشک بریزم ب اندازه کافی ترد شده بودم وبهم میگفتن مرده متحرک..باهزارالتماس بغضموخوردم ولی جاش تو گلوم زخم شد!!! 😭سرمو برگردوندم وبه اسفالت خیره شدم...
.
.
.
وقتی رسیدیم سریع پیاده شدم و رفتم داخل خونه..
اابته خونه خودمون نه خونه خاله ام..دوسندارم برگردم شهرخودم..دوسندارم برگردم و اون کوچه خیابونایی ک باهم رفتیمو ببینم و دق مرگ شم...دوسندارم پااموووبزارم جایی ک باتو خاطره دارممممم!!!نه که دوسندارماااا دوسدارم برم ک غرق شم  تواون روزای خوب ولی از بعدش میترسم !!!
از بعدی ک شک ندارم تیمارستانم منو نمیپذیره!!!
میخاستم به هربهونه ای باهاش حرف بزنم..به اندازه کافی والبته بیش از حدددددد این مدت نابود و شکسته شده بودم...
براش نوشتم:-رامین نورابادی؟
چقد دوسداشتم زودجواب بده و تاصبح ب بهونه های مختلف باهاش حرف بزنم...
هرثانیه ای ک میگذشت یه قرررننن طول میکشید..
تودلم گفتم پیام میده؟؟پیام نمیده؟؟
از اهل خونه پرسیدم چن نفر میگن اره چن نفرمیگن نه؟؟؟
وهمه گفتن :نه!!!!
ولی گفتم :_خودم میگم اره!!!
چقدر پاپیچم شدن ک چیبوده ک تودلت گفتی ولی سکوت کردم...
باصدای پیام گوشی ب خودم اومدم و رو بهشون گفتم:میدونستم آره
توجهی به چشای گشاد شدشون نکردم و پیامشو خوندم:+آره
خب جواب این سوال روهم داد!!!حالا به چه بهونه ای باهاش حرف بزنم ک اروم شه این دل پاره پاره؟؟
سریع نوشتم:_خونتونی؟؟
وپیام رامین ک نوشت :
+آره
خب این سوالو هم جواب داد!!
حالا چیکارکنم 😭 😭
یکم فک ککردم و نوشتم:_تورامینی؟؟
وبا صدای پیامش لبخندتلخی اومد گوشه لبم!!::
+آره پس کی ام؟
هوووف 😭 خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااخدااااخدااااخدااااااااااااااااااااااااااجوونمممم حالا چی بگم ک  این پیامبازی بیشتر طول بکشههه!؟؟؟؟ 😭 😭 😭 😭
با اشکای پخش شده رو گونه هام ودستای خیس از عرق نوشتم:_نمیدونم!!
چن دقیقه ای گذشت وپیامی ازطرف رامین نیومد!!ترس بدی افتادتو جونم!!بدنم به لرزه عجیبی دراومده بود!!این لرزشا دیگه خیلی غیرعادی تراز همیشه بود به طوری ک هیچ صدایی نمیشنیدم و اینقد بدنم میلرزیدو تپش قلبم بالا میرفت ک بدنم بی حس و بی جون میشد!!
تودلم نالیدم: 😭
میدونم همه امیدم به باد میره الان  😭میدونم عشق مغرورم باهام سرد رفتارمیکنه...چقدخداخسته ام من خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااخستههه...بهش پیام دادم:_یه چیزی بگوبفهمم خودتی یه چیزی بهت بگم!!!
البته اینو دروغ نگفتم!!!
چون یه دوسه روزی بود ک میخاستم یه خبری بهش بدم ولی میخاستم مطمئن شم بعد!!!اخرش زمین بهم جانداد وسوتی دادم!!!البته گرچه رامین بااین خبرخوشحال نمیشه!!خودمم خوشحال نیستم...ولی نمیدونم !!اصلا نباید به این زودی میگفتم فقط دوروز دیگه باید صبرمیکردم تا مطمئن ترشم!!
.
رامین جوابمونداد!!!حالم بدشد!!!بدنم مثل بید میلرزیدو به رعشه افتاده بود!!!نوشتم :_رامین
چن لحظه بعد پیامش اومد:+خب زودحرفتوبزن!!
وااایییی خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااخدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااخداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا میدونستم اخرش حالم گرفته میشه!!! 😭 😭خدایا چقدمن کم شانسم چقدبدبختم 😭:
گفتم:
_بعدامیگم!!
هعی خدااااااااااااااااااااااااااایاشکرت!!
امیدوارم ک به جای خبرای بدخبرای خوب بهت بدم عشقم!!!
.
.
.
دلم برات تنگ شدرامینم!!
بیشترازقبل!!
بازم حالم داره ازخودم بهم میخوره!!
تازه با پیامت جون گرفته بودم قربون چشات برم دردونه ی قلبم....
.
.
الان یاداون روزی افتادم ک رفته بودیم باغ..ازتپه که پایین میومدیم هی دستمومیگرفتی کمکم میکردی!!زبون میریختی ک دلم براخنده هات ضعف رفت و اب معدنی زدم توکمرت!!!
.
.
هعی خدااا
.
.
یادش بخیر...
 .
 .
"به امید روزای خوب​

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم

ازت دلخورم

ازت دلگیرم

همیشه باید منوخوردکنی

شاید این قانون تویه

شایدم با نابودکردنم حالت خوب میشه

نمیدونم

هزارتا سوال دارم از دلم

از تو

از این دنیا

سرد وخشک نباش بامنی ک خودموبرات اتیش زدم ک گرم کنم رابطمونو 

من دوستدارم خودخواه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم آرزوهای مریم